در دادسرای تهران، پرونده ای علیه رضا که همسرش سیما را پس از مشاجره در قبرستان تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار داده بود در اختیار قضات قرار گرفت. خواهر سیما گفت که وقتی سیما برای قرار ملاقات نیامده بود نگران بود و با او تماس گرفت و خانمی تلفن را جواب داد و گفت سیما حالش خوب نیست و در قبرستان افتاده است.
او با عجله به گورستان رفت و خواهر نیمه جان خود را در آنجا یافت که سپس به سرعت به بیمارستان منتقل شد. سیما چند ساعت بعد درگذشت. پزشکان علت مرگ را خونریزی مغزی اعلام کردند. خواهر سیما به شوهر سیما به عنوان مقصر احتمالی اشاره کرد.
پس از این اظهارات، رضا مجبور شد خود را به کلانتری معرفی کند. در آنجا اظهار داشت که هیچ ارتباطی با مرگ همسرش ندارد. می گفت همسرش گاهی به قبرستان می رفت و ممکن است در آنجا اتفاقی برایش افتاده باشد.
چند روز بعد خواهر سیما زنی را که تلفن همراه خواهرش را جواب داده بود پیدا کرد و او را برای ادای شهادت به پلیس آگاهی داد: «در قبرستان بودم که زن جوانی را دیدم که روی زمین افتاده بود و رفتم. دورتر مردی بود که رفتار بسیار مشکوکی داشت. چهره مرد را به خاطر ندارم، اما مطمئن هستم که او با این زن جوان کاری کرده است.
پزشکی قانونی اظهار داشت: جراحات وارده بر بدن سیمرا نشان می دهد که احتمالاً وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با دست از خود دفاع کرده است.
همسایه ها تایید کردند که ساعاتی قبل از ناپدید شدن سیمرا صدای مشاجره سیما و رضا را شنیده اند.